مطالبه گری با شهامت مردمان باغ شیخ ساوه

مطالبه گری شجاعانه و با شهامت مردم باغشیخ، ساوه ،در راه احقاق حق و ایستادگی در برابر حکام و خوانین که بیانگر فرهنگ غنی و ظلم ستیزی این روستا در گذر تاریخ است.

وتقاضای دادخواهی دارند تامبلغ اضافه به آنان باز گردانده شود.

متن نامه ارسالی به انیس الدوله
به توسط حضرت مستطاب علیه عالیه انیس الدوله دامت شوکتها عرض وتظلم این بیچارگان در خاکپای مبارک اقدس صاحبقرانی ارواحناه فدا این بیچارگان جماعت یعنی سکنه قریه باغشیخ خالصه ساوه چون علاقه زراعت نداشته و نداریم از بلاد دور باید بیچارگی کرده آنجا گذران کنیم از قدیم الایام بموجب تصدیق دفترخانه مبارکه در دست است و معمولا ولایتی سالی بیست تومان از همه جهت دیوان بده جمعی است و از زمان خریداری جناب ظهیر السلطنه بنای تعدی گذاشته که قوه تحمل نداریم سال گذشته علاوه بر معمولی هفتاد تومان خودشان درساوه بودند بموجب قبض گرفته اند دیوان اعلی رعیت را جز ملک بایشان نفروخته اند استدعا از معدلت شاهنشاهی ارواحنا فدا به عرض این بیچارگان از روی دادخواهی مقرر فرمائید احقاق حق شود پول زیادی را رد کند ومن بعد آسوده به دعا گویی ورعیتی مشغول باشیم عریضه رعایای یزدی سکنه باغشیخ خالصه ساوه.

روایت تاریخ در تمام ادوار برای تاریخ دوستان جذاب و شنیدنی بوده است.
چه تاریخ‌ها و سرگذشت‌هایی که به دست فراموشی سپرده شده‌اند، از این رو می‌خواهیم برگ تاریخی هرچند کوچک از تاریخ و وقایع پرفراز و نشیب کهن دیارمان روستای باغشیخ روایت کنیم‌.
در سال ۱۳۱۱ هجری قمری ظهیرالسلطنه برادرزن ناصرالدین شاه قاجار مالک روستای باغ شیخ بوده است که در این دوره ظلم و ستم فراوانی به رعایا و علی الخصوص خوش نشین‌ها ، یزدی‌های ساکن در روستا که وضعیت مالی نامساعدی نیز داشته‌اند روا می داشته است
هر ساله سرانه اضافی از مردم و خوش نشین دریافت می‌شده و ستم به این مردم مظلوم روز به روز بیشتر می‌شد تا اینکه ا ین افراد همگی یکپارچه متحد شدند و نامه‌ای به صورت استشهادیه تنظیم می‌کنند تا شخصاً به تهران مراجعت کنند.
نمایندگان اهالی به تهران و حرم حضرت شاه عبدالعظیم مراجعت نمودند و از طریق تلگراف که به تازگی در تهران باب شده بود عرایض خود را به گوش سوگلی شاه برسانند به این امید که بلکه ایشان برایشان چاره‌ای بیندیشد و
در دربار شاه قاجار سوگلی‌ها عزت و احترام خاصی پیش شاه داشتند و انیس الدوله نیز از این شانس بهره‌مند بود، از این رو اهالی از موقعیت این سوگلی استفاده نموده و طی نامه‌ای(در پایان مطلب تصویر نامه قرار داده می‌شود)به ایشان اظهار می‌نمایند از زمانی که مالکیت روستا به دست ظهیرالسلطنه رسیده به آنها ظلم فراوان می‌شود و ما عده‌ای یزدی خوش نشین هستیم که در روستای باغ شیخ سکونت داریم و ما زارع نیستیم که بتوانیم خراج بدهیم و ایشان در سال گذشته ۷۰ تومان اضافه‌تر از عرف از ما گرفته است.
پ س از اینکه نامه به دست انیس الدوله می‌رسد، پس از بررسی نامه دستور می‌دهد که همه روستا معاف از پرداخت سرانه هستند.
این اتفاق در سال ۱۳۱۸ بر روی تخته سنگ آب انبار چنین درج شده است :
چون توفیقات سبحانی وتائیدات ربانی شامل حال وکامل احوال حضرت مستطاب بندگان اجل اکرم افخم اعظم آقای ظهیر السلطنه ادام اله اقبال گردید لهذا از تاریخ ذیل ومابعد سرانه ومراعی معمولی یزدی سکنه باغشیخ وباغشیخی را معاف نمودند تادر یوم لاینفح مال ولابنون ذخیره ودستگیر جناب معظم ووالدین ایشان شود هرکس در حیات یا ممات ایشان از اولاد ایشان نسل بعد از نسل مطالبه نماید به لعنت ونفرین رسول گرفتار شود در تاریخ ۲۵ جمادی الاول ۱۳۱۸ هجری قمری برابر با ۲۹ شهریور ۱۲۷۹ هجری شمسی .
در پایان نامه ارسالی جهت اطلاع وآگاهی به حضورتان ارسال میگردد.
تهیه وتنظیم توسط شورای اسلامی روستای باغ شیخ.
علی اکبررضائی