دوران قدیم ساوه ، ۲۷ قسمت، به قلم حاج رضا رایگان ساوه

ساخت وبلاگ

R. Raygan رایگان رضا:

باسلام
یاددوران قدیم ساوه'>ساوه (36)

ماه رمضان راچگونه گذرانید؟

دردهه شصت جوانانی انقلابی وپرشوردرهیئت دو فلان زینب س بودیم که شب های احیا به ساوه قانع نبودیم اتوبوسی تهیه میشد برای شب های احیاوحضوردرمهدیه تهران باسخرانی شیخ حسین انصاریان و بامداحانی چون محسن طاهری ومنصورارضی سپس درسالهای بعدبه حسینیه محبین الائمه ع میدان پانزده خرداده که بازاریان تهران ساخته بودند میرفتیم؛ چون شیخ حسین به آنجاآمده بودشب هایکه بسیارشورانگیزبود؛ البته بادوستان گاهی درمسجد ارک هم برای منصورارضی میرفتیم؛ شوروحال جوانی درآن ایام بادوستان همراه خاطرسازبود؛ ساوه درآن سال هامراسم های ساده وسنتی داشت که برای جوانان پرشورکه طالب مطالب جدید ومعارف بالاباشد نبود؛
شیخ حسین انصاریان انسان خودساخته ای بودکه چون آلوده به سیاست نشده بود وروحانی باسوادو بابیان شیواجوانان راجذب منبرها شب های احیاکرده بود؛
ما گروهی دانشجوو دانش آموزیکدست که درهیئت طفلان هرساله رنج سفر رابه عشق وشورشب های احیا ماه رمضان زنده نگه میداشتیم؛ تمام آن دوستان صاحب کلاه ومنصب ودارای مقامات دنیوی ومعنوی هستندکه هریک خاطره آن دوران رابه نیکی یادمی کنند؛ بعدازسالهای 73مراسم های شب های احیاحال وهوای جوان پسنددر ساوه برپاشد وشب های احیای تهران کمرنگ شد؛
البته یادآوری کنم دراوالایل انقلاب روزهای جمعه بابعضی ازاین بچه هابرای نمازجمعه به قم و درزمین چمن کناربیمارستان آیت الله گلپایگانی به امامت آیت الله مشگینی برگزارمیشود میرفتیم؛ چه شوروحالی بودوچه انگیزه ای؛ باشدکه خداوندا همه را قبول کند؛ خواستم ذکری ازآن دوران طلایی داشته باشم.

قسمت سی وشش ادامه دارد

باسلام
یاددوران قدیم ساوه(32)
ماه رمضان راچگونه گذراندید؟

دردهه شصت که دبیرستان میرفتیم شهراین قدرگسترش نیافته بود. خیابان فردوسی به این سبک ونام نبودتانزدیک رودخانه آسفالت شده بود؛ شب هابعدازافطارگروهی ازرفقای دبیرستانی؛ هم تیمی فوتبال ودوستان دیگرتاسحرگل گوچک درآخرخیابان نزدیک رودخانه بازی می کردیم؛ نه ماشینی ردمیشدونه خانه ای آنجابود؛ دراین بازیهایادش بخیر گاهی شرط بندی سرکیک نوشابه؛ ساندویچ های حسین ممتحن روبروی بانک مسکن؛ کیم وبستنی وازهمه مهمتر کریهای دوران جوانی که مزه آن شبها گاهی درخاطره ها زنده می کنم؛
گاهی آقااسماعیل کمال حسینی این استوره فوتبال وانسان بامعرفت ودوست داشتنی فراخوان شبها ی ماه رمضان میدادازجلواستادیوم تختی باگر مکن دومیدانی ماراتون شروع میشد مسیرهای میدان فلسطین؛ کارگر؛ حاج بلوک؛ میدان سرداران؛ میدان شهرداری؛ میدان آزادی وبلوارهمدان قهوه خانه آقارضا یی بودکه ایستگاه استراحت روی تخت هابا خوراکی‌های متنوع صفایی می کردند یکی از خاطرات مربوط می‌شود.به همین آقارضا قهوه چی ایشان گاهی انتظارداشت چون نوشابه گرانترازچای بود همه نوشابه بخورندبنده خدابه سودنوشابه راضی بودولی بعضی وقت ها بچه هاچای بیشترمیخوردند؛ ازآنجاتاخانه برای سحری میدودند؛
نوددرصدبچه روزه بودند؛ آنروزهاهیچ یک ازبچه اعتیادبه هیچ چیزنداشتند؛ اعتماد؛ صداقت؛ معرفت و بزرگی درهمه بچه ها وجودداشت؛ ازغرور وحیله دوربودند؛ الان بعدازسی الی سی وپنج سال می گذرد ولی مزه آن خاطرات زنده است؛
ارتباط دوستان خانوادگی بودواعتماددرهمه بچه هاموج میزد
ادامه دارد.
قسمت سی ودو

گفتم ممنون ازلطفتان نیازنیست؛ خداشماراخیردهد؛ درآن دل شب این انسان نیکوکارکسی جز

مرحوم حاج مهدی کریمی

نبود؛ فرهنگی فعال که برای اعتلال نام ساوه بسیارتلاش کرد‌؛ زمانیکه درمیدان امام (مخابرات) روزنامه فروشی داشت؛ روزنامه ورزشی کیهان دردهه پنجاه وشصت بسیاربرای جوانان هیجان انگیزبود؛
مرحوم مهدی کریمی ازفرهنگیان فعال درامررسانه بود نمایندگی انتشارات کیهان درقدیم باعث توسعه فرهنگ درجامعه شهری می شد.
روزنامه کیهان؛ کیهان بچه ها کیهان ورزشی یادش بخیر
باشدتامسئولین ارشاداسلامی نام این انسانهای فرهنگی رابه جوان وقشراینده معرفی کنند.

روحش شاد نامش گرامی

قسمت بیست وچهار ادامه دارد
[۳/۱۵،‏ ۲۰:۱۶] rezaraygan65: باسلام

یاددوران قدیم ساوه (24)
خاطره ای ازمرحوم حاج مهدی کریمی

یکی ازفرهنگیان نقل می کرد؛


ساعت سه نصف شب اولین فرزندم دنیاآمده بود؛ ولی بعضی ازملزومات راخواسته بودندکه آماده نبود. رفتم اززایشگاه 17شهریورساوه بیروم؛ باعجله وخوشحال ولی آن زمان هیچ وسیله ای نداشتم فقط باخدارازونیازداشتم که خدایا وسیله ای برسان؛ هنوزکلام درذهن بودناگهان پیکانی توقف کرد وگفت: کجا؛ برسانم؛ ازخوشحالی پردرآوردم وسوارشدم ایشان رانمی شناختم؛ گفت اینجاچه می کنی؛ ماجرافرزنددارشدن راتعریف کردم؛ تبریک گفت وحقیرراتاجلومنزل بردهرچه خواستم برودولی فایده ای نکرد تا وسایل رابرداشتم وبنده راتازایشگاه رساند؛ یک مبلغی پول درآورد تعارف کرد وگفت اینهارابگیربعدامی دهید ؛ قابل نداردشایدنیازباشد؛ گفتم ممنون ازلطفتان نیازنیست؛ خداشماراخیردهد؛ درآن دل شب این انسان نیکوکارکسی جز

مرحوم حاج مهدی کریمی

نبود؛ فرهنگی فعال که برای اعتلال نام ساوه بسیارتلاش کرد‌؛ زمانیکه درمیدان امام (مخابرات) روزنامه فروشی داشت؛ روزنامه ورزشی کیهان دردهه پنجاه وشصت بسیاربرای جوانان هیجان انگیزبود؛
مرحوم مهدی کریمی ازفرهنگیان فعال درامررسانه بود نمایندگی انتشارات کیهان درقدیم باعث توسعه فرهنگ درجامعه شهری می شد.
روزنامه کیهان؛ کیهان بچه ها کیهان ورزشی یادش بخیر
باشدتامسئولین ارشاداسلامی نام این انسانهای فرهنگی رابه جوان وقشراینده معرفی کنند.

روحش شاد نامش گرامی

قسمت بیست وچهار ادامه دارد
[۳/۱۵،‏ ۲۰:۱۷] rezaraygan65: باسلام

یاددوران قدیم ساوه( 25)

کتاب وکتابخانه
به قلم رضارایگان ساوجی

من یارمهربانم دانا وخوش بیانم
گویم سخن فراوان باانکه بی زبانم


کتاب و کتاب خوانی درفرهنگ ایرانیان سابقه دیرینه دارد؛ ازآثارباقیمانده درتخت جمشید؛ کتابخانه عظیم آنجابیانگر فرهنگ ایرانیان باستان بوده است؛ بیشترین اقوام بشیری که درنشرواعتلای فرهنگ کتاب وکتاب خوانی دربین ملل گوناگون سابقه درخشان دارندمیتوان ازمصرباستان؛ ایران؛ روم و چین نام برد؛ درموزه های مطرح دنیا بخش نوشت ابزار؛ یکی ازشاخه های ثبت کتاب وکتاب خوانی ایرانیان باستان بوده اند؛ فرهنگ نشرعلم ازایران باستان به ملل جهان نشر یافت؛ کتاب وکتابخانه درادوارگذشته درجامعه های گوناگون به مرور زمان شکل گرفته ومعمولاپادشاهان وحاکمان کتابخانه های سلطنتی داشتندوافرادی رامطلع درامر کتاب درکتابخانه می گماشتندتاآثارنویسندگان وادباراجمع آوری کنند. تاپانصدسال قبل که صنعت چاپ توسط گوتنبرگ آلمانی احیانشده بودبیشترکتاب هابصورت دستنوشته دربین علمای فن جابجامی شد حتی کتابخانه های حاکمان افرادی رابرای کتابت استخدام می کردند؛ بافروغ اسلام ونشرمکتب الهی که علم رامنشاتحول اجتماعی؛ اخلاقی؛ اقتصادی وجغرافیادرجهان باعث گسترش علم شدند؛
باتاسیس مدارس نظامیه درقرن چهارم توسط خواجه نظام الملک کتابخانه های حوزوی ومدون شکل گرفت تابصورت آکادمیک درعصرحاضرجان دیوی کتابخانه های طبقه بندی شده را احیا ونظم نوینی بخشید.
این مقدمه بودتانوعی کتابخوانی وکتابخانه های کوچه بازاری ومغازه ای دردوره صفوی شکل گرفت باشکل گیری بازاردر دوره صفوی وآموزش علم مکاسب به کاسبان انگیزه مطالعه دربین کاسبان باعث یک فرهنگ کتابخانه های کوچک؛ درمحله ها حتی مغازه هاشد؛ درقدیم کاسبان باسواد کتب قرآن؛ مفاتیح؛ گلستان وبوستان درمغازه هاداشتندودرساعات فراغت بهره میبردندمتاسفانه امروزه این فرهنگ کتابخانه های مغازه ای کم رنگ شده ومی طلبدمتولیان این امر دراین زمینه اقداماتی کنند.
درساوه قدیم خیلی ازکاسبان چندین کتاب داشتن که باآنهامانوس بودند؛
یکی از مهندسین خوش ذوق ساوجی درمغازه زیبای خودکتابخانه ای محقرولی پرمحتواداردکه به زیبایی های آن مغازه افزوده است.


مهندس پروزامیرحسینی


این دوست عزیزماازکسانی است که انس باکتاب اوراسرزنده وازانسانهای باایمان وروشن ضمیرروزگارکرده است؛ چه خوب است انسانهای موفق ومبتکربه جوانان وکاسبان معرفی تاشهری زیباوبافرهنگ داشته باشیم؛ بعضی ازآیات؛ احادیث وابیات بزرگان درقدیم نصب العین مردم درمغازه بود این خودیک معرفت راازکاسبان به مشتریان القامی کرد.

البته آثاربه جامانده حکایت داردکه ساوه ی پیش ازاسلام هم مراکزتعلیم وتربیت ومکتب خانه های بزرگ ودانشمندان صاحب کرسی داشته است ؛
درطول تاریخ احادیث جعلی برای تسلط حاکمان برمردم وتسط عالمان دنیاطلب برای جهل وخرافات ساختن؛ ازجمله داردکه درزمان هارون الرشیدهفتادهزارحدیث جعلی ساخته شد‌؛ مانند حديثي که دبعضی شهرها مرده خاک نکنید ؛ سالها زمان برد تااین افکارغلط راازذهن مردم علماپاک کردند؛ ولی بهمین دلیل خیلی ساوه ایهامرده های خودرادروادی السلام؛ شیخان وشاه جمال قم دفن می‌کردند؛ درقبرستان شیخان بزرگانی بودندکه داستانی ازآنهاآورده می‌شود.
مظفرالدین شاه فاجارازدخترمیرزای قمی خواستگاری می‌کند؛ بعدازمراجعت به تهران میرزای قمی آن مجتهدبی نظیر سحرگاه نمازشب به پروردگارعرضه میداردخدایااگراین ازدواج رشته محبت من وتوراکم رنگ می کند مرگ فرزندمرا برسان؛ بعد هردورکعت نمازشب وخامت حال فرزندراگزارش ومیرزاشکر؛ بعداتمام نمازوترخبرمرگ فرزندرامیدهند؛ بعدخاک سپاری؛ شب هنگام نامه ای میرزابرای مظفرالدین شاه مبنی برعدم موافقت ازدواج وانزجارقیدمی کندتادوروزآینده خودم هم به دیارباقی ره سپارم؛ وقتی نامه بدست مظفرالدین شاه می‌رسد حرکت به سمت قم وزمانی می‌رسد که هنگام دفن میرزای قمی بوده است ‌؛ جمله ای داردسرمزارکه به جنازه میرزاقمی اشاره می کند می گوید(ازمن بیزاربودی ولی من به شما عشق می ورزیدم)؛
مرحوم آیت الله اشتهاردی که درزمان حیات استخاره آن ردخور نداشت شش جلدکتاب به نام (داستان‌های کوتاه) داردکه هرکتاب صدداستان که همه واقعی واین داستان که بیان شدازآن کتاب بود؛

میرزای قمی درقبرستان شیخان قم دفن ودارای مقبره است؛ درقدیم خیلی ازساوه ایها به زیارت این فقیه می‌رفتند صاحب کرامت است ؛
اگرقم رفتیدبه میرزای قمی سری بزنیدتاعنایتی کنند..

قسمت ششم ادامه دارد
[۳/۱۵،‏ ۱۹:۵۲] rezaraygan65: باسلام

یاددوران قدیم ساوه (7)

درساوه قدیم بودن مردان روزگاری که به دنبال شاد کردن مردم بودند؛ تمام عروسی های ساوه درقدیم درمنزل ها بود؛ سبک خانه های قدیم ساوه چون درمنطقه گرم وخشک بودبزرگ وبصورت تاقدیس وکاه گلی وباحیاط دلگشا که مراسم عروس هاباشوروحال وصف ناپذیری درخاطره هامانده است؛ همسایه ها همیشه یار کمکی درعروسی هابودند؛ خانه ها واسباب اثاث؛ وکمک اعضای فامیل جانانه بود؛ روزگارقدیم ساوه عروسی هاسنتی وبارضایت واحترام خاص والدین همراه بود؛ زوجین جوان مدتی درخانه والدین بودندوازمعاشرت والدین درس زندگی می گرفتندبخصوص تجربه اول بچه داری راتاخودمستقل می شدندو اکثرانزدیک والدین خوداسکان داشتند تادرموقع نیازازکمک اعضای خانواده برخوردارشوند؛ درقدیم ساوه عروسی هاباعشق واقعی همراه بودنه عشق های خیابانی ومجازی؛ ملاک جوانان آن روزگارخانواده؛ اصالت وایمان بود؛ واین باعث قوام زندگی بود؛شرایط ازدواج درروزگارقدیم باهمت والدین وبدون وام های کذایی بود؛ قناعت سرلوحه زندگی آن دوران طلایی بود.
البته شایان ذکر است هدیه های عروسی های آن زمان بیشترکادو بودتاپول؛ واین رضایت زوجین راخیلی به همراه نداشت؛ دریکی ازمحله های ساوه جوانی عاشق دختری شده بودکه دختراول تمایل داشته وبعداکس دیگر رامی پسندد؛ این جوان طبع شعر داشته است برای عروس نامه نوشته که:
بیادخترکه بابات باغ دارد
شنیدم بیست گاو چاق دارد
برای خواستگاری کردن ازتو
کسی راخرترازمن سراغ دارد

جوانان در آن زمان درحال وهوای خودکه معمولا کسی راانتخاب ولی به هرجهت موفق نمی شدند؛ یک نمونه ازاشعارعاشقانه جوانان آن زمان؛
الا دختر که بابایت گدای
دوچشم نرگست کارکجای
چه کار داری که بابایم گدای
دوچشم نرگسم کارخدای

ازاین اشعارو خاطرات درقدیم بود؛ عده ای بعنوان همراه وساقدوش دامادو عروس رابه حمام وآرایشگاه برده وآماده می کردند؛ تمام پذیرایهادرخانه هابود؛ البته خانواده دامادجهازعروس رارونمایی می کردند؛ عده ای هم حنابندان داشتند؛ کادوهای عروسی روزبعدعروسی به نام جاجمع کنان اهدای می شد؛ معمولا قدیم مراسمات خاص درشب های عروسی مثل سازدور؛ پرتاب نارنجک دستی؛ سیب یاانارازروی اسب وغیره بود‌؛ عروس راباسلام وصلوات؛ وجلوپای عروس با قربانی همراهی خانه بخت می کردند.

قسمت هفتم ادامه دارد
[۳/۱۵،‏ ۱۹:۵۲] rezaraygan65: باسلام

یاددوران قدیم ساوه (8)

زندگی آرامش بخش قدیم ساوه فرهنگ عشق وشورمستی را درتمام شؤن زندگی زنده نگه می‌داشت؛ درساوه قدیم نوددرصدمردم برای استحمام به حمام های عمومی که توسط خیرین آن روزگارساخته شده میرفتند. هرحمام چندین محل راپوشش میداد؛ حمام هاتوسط خیرین ساخته وبه نام آنها شناخته می‌شد؛

دردهه های اخیریکی از زورخانه های فعال که درمجتمع ورزشی شهرداری ساوه باسالن بدن سازی خوب وپرکاربه همت وبانی استادآقاابراهیم کمال حسینی کشتی گیر؛ باستانی کار؛ شاعر؛ فعال فرهنگی؛ این ورزشگاه دائرو درزمینه های گوناگون به جامعه ورزشی ساوه وکشورخدمات داده است؛ورزشکاران مطرح دررشته های پیشکسوتان درزمینه های گوناگون به مقامات کشوری وجهانی رسیده اند؛ زورخانه شهرداری درطی این سالها به آموزش جوانان درشاخه های گوناگون همت گماشته است ؛ استادکمال حسینی این جوان محبوب ودوست داشتنی به حق دراین باشگاه ورزشی سنگ تمام گذاشته وبه همت والای ایشان کلکسیون عکس ورزشکاران نسل قدیم وجدیددائرکرده است؛یکی ازکارهای پسنده این باشگاه جذب فرهنگیان بخصوص بازنشستگان که دربدن سازی فعالیت می کنند؛
امروزه ورزش بدنسازی وباستانی شهرت جهانی پیداکرده است؛ شهرساوه باتراکم جمعیت شهری مطلبدتادرمکانهای گوناگون شهرباشگاههای ورزشی زیاددائرشود؛
یکی دیگراز پهلوانان وخیرین ورزشکارحاج ناصرثانی خانی موسس زورخانه دوشهید(شهیداسماعیل اسدی وشهیدحسین اروجی)
است که دراین دهه های اخیرموفق به جذب ورزشکاران خوب شده است؛
ورزش زورخانه الهام گرفته ازشجاعت هاومردانگیهای انسانهای بزرگ درتاریخ به مددمولاعلی ع بوده است؛
پوریای ولی یکی ازمردان ره دراین شاخه است واشعاری منصوب به این پهلوان است؛

افتادگی آموزاگرطالب فیضی
هرگزنخوردآب زمینی که بلنداست
گربه نفس خودامیری تو مردی
گربردگری خورده نگیری تو مردی
مردی نبودفتاده راپای زدن
گردست فتاده ای بگیری مردی


التماس دعا. یاعلی مدد

قسمت بیست ویک ادامه دارد
[۳/۱۵،‏ ۲۰:۱۳] rezaraygan65: باسلام
یاددوران قدیم ساوه ( 22)

مرحوم حاج حسین ارباب تیم هلال احمرسال 61راانتخاب به بچه هاگفت فلان روزساعت پنج صبح درهلال احمر ساوه باشید؛ تمام بچه هاامده بودند؛ مشاهده کردیم بزرگواری آمده وشروع به صحبت کردبعدازشرایط جنگی آن زمان توصیه داشت ازهرنظرنماینده ورزش ساوه باشیداخلاق در اس ام رد ورزش است؛ بعدازصحبت های ایشان مرحوم ارباب بازیکنان رایکی یکی معرفی کرد؛ مافهمیدم مسئول هلال احمرحاج محمدمطهری است؛ تیم رفت 13روزارومیه وتیم ساوه نماینده استان مرکزی بودکه آن سال درایران پنجم وسال بعد درایران تیم اول شد؛ این مقدمه شدتااین شخصیت ارزنده مدیرتان که بدون شک به گردن تمام ساوه حق دارد؛ ساخت هلال احمرو بیمارستان مدرس باایشان کلیدخورد بود؛ موفقیت ایشان سبب شدتاطرح وساخت دانشگاه آزاداسلامی راشروع وکمک ارزنده ای به توسعه فرهنگ این شهرکند؛


؛
[۳/۱۵،‏ ۲۰:۱۴] rezaraygan65: باسلام

یاددوران قدیم ساوه (23)


من لم یشکرالمخلوق لم یشکر الخالق

وقتی به بیمارستان وهلال احمرو دانشگاه آزاداسلامی می نگری بدون شک یادبزرگ مرداین دیار
مرحوم حاج محمدمطهری

مردی بی ریاو خستگی ناپذیر؛ به حق انسان خیرخواه وموفق دربسیاری ازعرصه های علمی؛ فرهنگی ومعماری می افتی ؛ حاج محمدمطهری مصداق این بیت شعراست :
تو نیکی می کن و دردجله انداز
که ایزددربیابانت دهدباز
هرچه زمان می گذردماهیت کارانسانهابزرگ این دیاربیشترنمایان میشود؛ انسان‌هایی که نه بدنبال نان ونامی بودندنه اختلاس وحقوق های نجومی؛ باشدکه روزی مسئولین شهرتندیس این انسانهای دوست داشتنی رادرشهربناکنند تاالگوی جوانان باشد.
حاج محمدمطهری ساوجی ازخاندان علم وتقوای ساوه بودندکه دراداره فرهنگ این شهر دبیری ممتازو طراحی ماهر بود؛ ایشان باساخت هلال احمراولین فضای مناسب علمی ورزشی رابرای جوانان مهیاساخت؛ درسال 61به همت ایشان تیم فوتبال هلال احمرساوه درسطح استان اول ودرمسابقات کشوری درارومیه شرکت وحتی درسال دوم درسطح ایران مقام اول رابه همت مرحوم حاج محمدمطهری ومربی زحمتکش مرحوم حسین ارباب کسب کرد؛ حقير چون عضوتیم بودم ازنزدیک شاهدکارهای خوب ایشان بودم؛ فعالیت های حاج محمدمطهری بایدبرای نسل امروز گفته شود؛ می طلبدمسئولین بویژه فرمانداری ویژه ساوه یادبوداین عزیزان راباکنگره ای پاس دارند.
روحش شادو نامش گرامی

قسمت بیست وسه ادامه دارد
[۳/۱۵،‏ ۲۰:۱۵] rezaraygan65: باسلام

یاددوران قدیم ساوه (21)
خاطره ای ازمرحوم حاج مهدی کریمی

یکی ازفرهنگیان نقل می کرد؛


ساعت سه نصف شب اولین فرزندم دنیاآمده بود؛ ولی بعضی ازملزومات راخواسته بودندکه آماده نبود. رفتم اززایشگاه 17شهریورساوه بیروم؛ باعجله وخوشحال ولی آن زمان هیچ وسیله ای نداشتم فقط باخدارازونیازداشتم که خدایا وسیله ای برسان؛ هنوزکلام درذهن بودناگهان پیکانی توقف کرد وگفت: کجا؛ برسانم؛ ازخوشحالی پردرآوردم وسوارشدم ایشان رانمی شناختم؛ گفت اینجاچه می کنی؛ ماجرافرزنددارشدن راتعریف کردم؛ تبریک گفت وحقیرراتاجلومنزل بردهرچه خواستم برودولی فایده ای نکرد تا وسایل رابرداشتم وبنده راتازایشگاه رساند؛ یک مبلغی پول درآورد تعارف کرد وگفت اینهارابگیربعدامی دهید ؛ قابل نداردشایدنیازباشد؛

محله ابن شیخ؛ حمام ابن شیخ
محله سیدابورضا حمام حاج فرج نیکوکارکه بانی مرحوم رستگار
سردروازه حمام حمزه بانی مرحوم صدرایی
حمام عمومی شهرداری قدیم مخابرات وامام خمینی جدید
حمام بازار مرحوم عامره
محله میدان انقلاب ملی سابق دوحمام
محله حسین خانه حمام حاج غفار
محله سیدعلی اصغر س حمام مرحوم اکبرزاده
محله کوچه دادگستری پاسداران جدیدحمام مرحوم حسینی
محله قاسم آباد حمام پیرایش
حمام خیابان تهجدی؛ وحمام خیابان حاج سالار
بعداحمام لاله وکوه نوروحمام اول امیرکبیر ساخته شد.
امروز فقط یک حمام نمره دراول امیرکبیر فعال است بقیه درمرورزمان تغییرکاربری ویاازبین رفته اند؛ حمام هادرخیای قدیم تیون آن بابوته وسپس بانفت گوره گرم میشدتاگازامدوکارهاراراحت کرد؛ نمونه حمام قدیم درروستای الویرساوه به سیک معماری قدیم موجوداست؛ حمام های قدیم قوانین مربوط به خودشان را داشت؛ صبح هاخانم هاوعصروشب مردانه بود؛ البته بعضی ازحمام هامخصوص مردانه بودمانندحمام حمزه که بسیارخاطره انگیزبود؛ داخل حمام بالنگ وآب یخ ومشت مال پذیرای می کردند؛ حمامی های ساوه انسان های زحمتکشی بودکه قبل ازاذان صبح حمام راباز وآماده استحمام می کردند؛ کسانی بودن بعنوان دلاک که افرادراکیسه ولیف میزدند؛ ؛ لذت حمام های قدیم درزمستان ها باصحبت های دور همی دوستان؛ همسایه ها همراه بودکه یادش بخیر؛ هرهفته بچه هارابزرگترهاروزهای جمعه به حمام وشنبه بایدبالباس های تمیز وناخن های گرفته اززیرچوب ناظم رهامیشدند؛
خیلی ازحمام ها دارای خزینه بود؛ حمام های قدیم به نحوی پایگاه های اجتماعی مردم بویژه خانم هامحسوب می‌شدکه باارتباط نزدیک ازکم وکیف حال یکدیگرمطلع می‌شدند.. درداخل حمام ابتذابعدردوش گرفتن کیسه با وشور؛ سپس لیف بودوبعداپاشوره باآب سردتادمای بدن راکاهش دهد؛ خانم هاچون مدت طولی ترد حمام بودندبعضی هاخوراکی هم می‌بردند؛ باامدن لوله کشی دردهه سی درساوه کم کم حمام های خانگی احیا شد؛ امروزه کمترکسی هست حوس حمام های قدیم رانکند.
بعضی ازحمام هابدلیل وقف هنوزبدون تکلیف مانده است؛
یا آن روزگارخوش بخیر

قسمت هشت ادامه دارد
[۳/۱۵،‏ ۱۹:۵۲] rezaraygan65: باسلام

یاددوران قدیم ساوه (9)

فرهنگ اسلامی درخانواده های قدیم ساوه ازدیدگاهای والدین؛ مساجد مدرسه شکل می گرفت؛ والدین معلومان مذهبی خودراازروحانیت اصیل ونجیب وباایمان که خوشبختانه ساوه ازمراکزعلم ودانش وبامجتهدان وروحانی باایمان همراه بود؛ انتقال می‌دادند؛
آقاشیخ علیرضاپسرآقاکاشی مددی
حاج اقا اسدالله مجتهدی
آقاشیخ باقرصالحی
حاج سیدمیرسیدعلی تهجدی
آقاشیخ محمدرضا
آیت الله شریعتمدارساوجی
آیت الله شیخ احمدمطهری
وعلمای دیگر؛ درهرمحله یکی ازروحانیون بااخلاص آن زمان اقامه نمازمیکردند؛
مسجدانقلاب (مسجدملی) که دارای شش مسجد یک حوزه علمیه بودکه حاج اقا شریعتمدار ساوجی مدیریت می کرد؛ درآن زمان مسجدایت الله شریعتمدار؛ حاج اقا تهجدی؛ حاج آقاسعیدی؛ ومورافراددیگراقامه نمازکردند؛
ابتدامحله ها:
محله قاسم آباد......حاج اقا خدام
محله ابن شیخ مسجدگلکار... حاج اقا سیدرضا جلال حسینی
مسجدصاحب الزمان ع... حاج معین
مسجدمقدس زاده... حاج اقاقربانی
مسجد لامه؛ مسجدبازار؛ مسجدفخری؛ مسجد لی عصرع؛
ودهه مساجددیگردرانقلاب ساخته شد؛ درتمام این مساجدنمازجماعت به همت روحانیون شهردایربود.
[۳/۱۵،‏ ۱۹:۵۳] rezaraygan65: چسلام

یاددوران قدیم ساوه (9)

محله های قدیم ساوه بسیارشورانگیزبود؛ همه نوع فعالیت درمحله هاساوه مشاهده می شد؛ مردم قدیم اعتقادداشتندکه نگهداری حیوانات اهلی درمنزل برکت می آورد؛ به همین منظوربیشترخانه هامرغ وخروس وکبوتر(کفتر) مرغابی بوقلمون وغازداشتند؛ عده ای هم پرندگان آوازخوان قناری ومرغ عشق ووووبعضی هاتویله وگاووگوسفتندبرای امرارمعاش داشتند؛ دراین میان هم ازنظراقتصادوهم محصول طبیعی رابرداشت می کردند؛ دربعضی محله هاعده ای بودندکبوتربازکه شهرت کشوری داشتند؛ انقدرمهارت داشتندکه کفتررادرهواشناسایی می‌کردند؛ جنسیت؛ ساده ومعمولی؛ ووو
درآن دوران همه نوع عاشق مجازی پیدامیشد؛ عده ای ازبچه ها آلبوم های تمبر؛ عکس های خوانندگان وفوتبالیست ها؛ وعده ای درجمع آوری عتیقه ها تلاش می‌کردند؛ خلاصه هرکس به فراخورامکانات وعلاقه درفعالیت بودندوبه صورت طبیعی زندگی می‌کردند؛ درتمام فعالیت های مذهبی وملی شرکت می‌کردند؛ ولی امروزه فعالیت بچه ها وجوانان چیست؟ دراین فضای مجازی بایدخاطرات رادنبال کنند؛ باورکنیدهرچیزجایگاه خودراداشت؛ آسایش بدون آرامش اثرمعکوس دارد.
خوشبختانه یکی ازساوه ایهای اصیل طی سی سال جهت جمع آوری کلکسیون چراغ وسکه های قبل ازاسلام وبعد اسلام وخیلی چیزهای دیگراقدام کرده که درآینده تور یست های جهانی به ساوه برای دیدن می آیند؛ اقدام ایشان یکی ازمنابع معرفی تاریخ باستان و قدیم ساوه است؛ البته درسال شصت هم دوستی داشتم که کلکسیون کبریت وسیگاردنیاراداشت؛ ازاین

وقایع قحطی 1288ق در ساوه میرزا سید احمد حسینی ساوجی(1304ق)...

ما را در سایت وقایع قحطی 1288ق در ساوه میرزا سید احمد حسینی ساوجی(1304ق) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sherafatsaveji بازدید : 23 تاريخ : چهارشنبه 15 فروردين 1403 ساعت: 17:04