علی اکبر عابد ساوجی کارشناس علائم الکتریکی راه آهن

* مولف*
علی اکبر عابد فرزند عابدین، متولد ۱۳۲۸ صادره از حوزه چهار ساوه، کارشناس علائم الکتریکی راه آهن
با شروع انقلاب اسلامی در کنار کار اصلی به عضویت شورای محلی راه آهن قم وسپس به شورای فرمانداری شهرستان قم منصوب شدم.
شرکت نیپون سیگنال ژاپن سال ۵۷ در حال نصب و راه اندازی سیستم علائم الکتریکی R.C برای ایمنی قطارهای راه آهن بین تهران جلفا بود انقلاب شد.
طبیعتا کارشناسان ژاپنی در چنین شرایط سیاسی اجتماعی احساس ناامنی کرده و به کشورشان برگشتند. نصب دستگاههای علائم الکتریکی بلا تکلیف ماند. ارتباطات خارجی در آن برهه کاملا قطع شد.
نصب و راه اندازی سیستم علائم الکتریکی R.C ریموت کنترل بین تهران، جلفا با توجه به اشغال راه آهن خرمشهر در اثرجنگ عراق توسط گروهی از کارشناسان داخلی در اولویت راه آهن قرار گرفت. آن روزهای پرشور طی بخشنامه ای از کلیه همکاران متخصص در کلیه نواحی دعوت به همکاری در این امر خطیر نمودند. سال ۱۳۵۹ وحید پسرم تازه به دنیا آمده بود. اگر چه تخصص من در جهت اطلاعیه همکاری منتشر شده بود، به علت تولد آن و کارهای فوق العاده ای که در فرمانداری قم انجام میدادم پاسخی به آن ندادم. معاون مدیرکل ارتباطات و علائم الکتریکی راه آهن مهندس فرخی در قم به منزل آمد و خانواده ام را جهت همکاری که نیاز ضروری کشور عزیزمان ایران شده بود متقاعد کرد. آن روزهای جوانی و با اتکا به روحیات شخصی، کارهای الکترونیک و سیستم را به امور سیاسی ترجیح دادم. و عاشقانه با آن کار موافقت کردم. حکم انتقالم از همانجا تلفنگرامی
صادر شد، و مراحل جابه جائی من از ناحیه اراک به شمالغرب همه به صورت تلفنی و با سرعت جهادی صورت گرفت. وسایل منزلم بوسیله قطار و خانواده ام را با وسیله شخصی به شهرستان میانه انتقال دادم منزل نو سازی در طبقه دوم راه آهن میانه آماده و پیش بینی شده بود، وسایل منزل بوسیله همکاران اداره خط و ابنیه به آنجا منتقل شد. این جابه جایی مشکالاتی هم در بر داشت. به طور مثال در همان ابتدای ورود من و همسرم سرگرم جابه جایی وسایل بودیم، که ناگهان چشم همسرم به فرزند خرد سالمان وحید افتاد که با لباس رکابی در خواب بود. ناگهان هراسان فریاد کشید، بچه دچار گزش پشه های محلی قرار گرفته و تمام بدنش از جای نیش پشه ها سرخ شده بود. پشه ها که در اثر کشت برنج در حاشیه رود خانه بین شهر و راه آهن بوجود آمده بود. فورا پنجره های اتاقها را بستم و برای درمان اقدام کردیم.
تلفن منزل بوسیله آقای مهدی باقری مسئول مخابرات راه آهن میانه وصل گردید. تلفنگرامی جهت نصب توری پنجره ها به اداره ساختمانی مخابره کردم و با دستور و پیگیری رئیس اداره ارتباطات علائم الکتریکی ناحیه شمالغرب آقای مهندس انصاری در اولین فرصت نجار برای نصب توریهای پنجره آمدند. خیالم از نظر ورود پشه های مزاحم به منزل آسوده شد.
کار شبانه روزی من در چهارده ایستگاه سرچم الی آتشبغ در محور زنجان مراغه با تلاش و عشق بکار شروع شد. در نهایت پس از چهار سال کار شبانه روزی سیستم علائم الکتریکی بین تهران جلفا سال ۱۳۶۴ در راه آهن ایستگاه شهرستان قزوین که در ماموریت آنجا بودم بهم پیوست. این ماموریت مهم همکاران اولین و بزرگترین پروژه ملی ایران شد که بدست کارشناسان داخلی با موفقیت به ثمر نشست. و افتخاری بزرگ برای راه آهن ایران بوجود آورد و شرکت نیپون سیگنآل ژاپن را درشگفت فرو برد.
این تیم کاری در دوره ای پر ازدحام وتنش اوایل
جنگ، افتخار بزرگی بود که پس از چهار سال پر
تلاش در راه آهن میانه سال ۱۳۶۴ به ایستگاه راه آهن
قزوین برای حفظ نگهداری و تعمیرات دستگاههای فوق در محور قزوین زنجان ساکن شدم،